توزو در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

توزؤ. [ت َوَزْ زُءْ] (ع مص) پرشدن مشک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پرشدن ظرف. (از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر