معنی توسرخ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
توسرخ. [س ُ] (اِ مرکب) قسمی ازمرکبات که میوه ٔ آن گرد است و پوست زرد لیموئی و طعمی میخوش دارد، چند گرمکی متوسط و این بزرگتر از انواع دیگر مرکبات و خردتر از سلطان مرکبات است. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا).
(سُ) (اِ.) میوه ای است از جنس مرکبات شبیه پرتقال و لیمو طعم آن ترش و شیرین است و گوشت آن سرخ است.
میوهای از نوع مرکبات شبیه پرتقال و نارنگی، با طعم ترشوشیرین و گوشت سرخرنگ،
ویژگی پرتقالی که گوشت آن سرخرنگ است،
نوعی پرتقال
(اسم) گونه ایست از نوع مرکبات شبیه پرتقال و لیمو دارای برگهای پهن و خارهای بیشتر و گلهای بزرگتر و میوه اش نیز بسیار درشت تراست. طعم آن ترش و شیرین و گوشت آن سرخ است.