معنی تولب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تولب. [ت َ ل َ] (ع اِ) کره ٔ گورخر. (دهار). خرکره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به معنی خرکره، یعنی بچه ٔ خر. (غیاث اللغات) (آنندراج). || گوساله. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(لَ) (ق مر.) مأیوس، دَمق.
حل جدول
ناراحت و پکر، دلخور و ناراحت
فرهنگ فارسی هوشیار
کره گور خر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.