معنی توپ انداختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

توپ انداختن. [اَ ت َ] (مص مرکب) گشاد دادن توپ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). شلیک کردن توپ. (فرهنگ فارسی معین). پرتاب کردن گلوله از توپ. آتش کردن توپ. انداختن گلوله را در جنگ یا برآوردن صدای مهیب، اِخبار یا ارعاب مردم را. || پرتاب کردن گوی در بازی. رجوع به توپ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) شلیک کردن توپ، (قمار) توپ زدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر