معنی تیردان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تیردان. (اِ مرکب) قندیل و ترکش. (غیاث اللغات) (آنندراج). ترکش. تیرکش. (ناظم الاطباء). جعبه. ترکش. کنانه. شکا. شغا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
از بیم خویش تیره شود بر سپهر تیر
گر روز کینه دست برد سوی تیردان.
فرخی.
قندیل ما چو مهر پر از تیر شد ولی
تیری برون نمی رود از تیردان ما.
طغرا (از آنندراج).
رجوع به تیر و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

ترکش

حل جدول

ترکش

شقا

شگا

مترادف و متضاد زبان فارسی

ترکش، تیرکش، جوله، کیش

پیشنهادات کاربران

شگا

غیبه

خوله

شقا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر