معنی تیر کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تیر کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول،وادار کردن کسی به کاری. تحریک کردن.
فرهنگ معین
نشان کردن، هدف قرار دادن، کسی را تحریک کردن، به کاری واداشتن. [خوانش: (کَ دَ) (مص م.)]
حل جدول
تحریک کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.