معنی ثقافت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ثقافت. [ث َ ف َ] (ع مص) ثقف. ثَقَف. زیرکی. زیرک و سبک روح و چست و چالاک گردیدن. زیرک و استاد شدن. || سخت استوار شدن.
فرهنگ معین
زیرک و چالاک شدن، استاد و ماهر شدن. [خوانش: (ثَ فَ) [ع.] (مص ل.)]
فرهنگ عمید
فرهنگ،
بهرهمندی از علم، ادب، و تربیت،
فرهنگ فارسی هوشیار
زیرکی، چالاکی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.