معنی ثلج چینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ثلج چینی. [ث َ ج ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) یا ثلج صینی رطوبتی منجمدبرفی است شبیه به نمک که از هند آرند جهت بیاض عین و ظلمت بصر و ضمادش بر بدن جهت تب دق نافع است و این اسم را بر بارود نیز استعمال می کنند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). یطلق علی البارود و علی رطوبه تنعقد علی القصب بأطراف الهند تجلو البیاض و الظلمه. (تذکره ٔ ضریر انطاکی). نمک چینی و آن سنگی است سفید که بجهت جلای چشم در سرمه بکار برند و بعضی گویند شوره است. (برهان قاطع). سنگ سفید است که در سرمه ها بکار برند و جهت جلاء چشم و تب دق نافع است و طبیعت وی سرد است و خشک وابن بیطار گوید زهره ٔ اسیوس است و در الف صفت آن گفته شد. (اختیارات بدیعی). و در ترجمه ٔ صیدنه آمده است: از بلاد چین بعراق برند و رنگ او سخت سفید بود و زاید (؟) و چون غبار بود و در غایت لطیفی و خردی و اورا در انواع سرمه ها بکار برند. || بارود. || جد چینی.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ نمک چینی، شوره (اسم) رطوبتی است منجمد برفی شبیه بنمک که جهت جلای چشم و ظلمت بصر بکارمیبردند ثلج صینی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر