معنی ثنا کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ثنا کردن. [ث َ ک َ دَ] (مص مرکب) اثناء، تثنیه. حمد و ستایش کردن:
ثنا میکنم ایزد پاک را
ثریاده طارم تاک را.
ظهوری.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر