معنی جابلقا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(بُ) (اِ.) کنایه از: حد نهایی شرق.

فرهنگ عمید

شهری خیالی در مشرق: ای پسر بنگر به چشم دل در این زرین‌سپر / کاو ز جابلقا سحرگه قصد جابلسا کند (ناصرخسرو: ۳۸۹)،
[مجاز] مشرق،

حل جدول

شهر خیالی مشرق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر