معنی جادوگری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~.) (حامص.) سحر.

فرهنگ عمید

شغل و عمل جادوگر، جادویی، سِحر،

حل جدول

چشم‌بندی

چشم بندی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ساحری، سحر، فسون، افسونگری

فرهنگ فارسی هوشیار

عمل جادوگر جادویی سحر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر