معنی جاذبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(ذِ بِ) [ع. جاذبه] (اِفا.) نیرویی که اجسام را به طرف خود می کشد.
نیرویی که همۀ اجسام و اشیا را بهسوی یکدیگر جذب میکند، گرانش،
(صفت) =جاذب
گیرایی
کشش
گرانش
کشش، گرانش، ربایش
جذب، جذبه، جلب، گیرایی، کشش، ملاحت،
(متضاد) دافعه
برگرداننده چیزی از جای خودش، نیروی کشش و جذب