معنی جامگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(مِ) (اِ.) مستمری، مواجب.
فرهنگ عمید
پولی که ماهیانه یا سالیانه، برای خوراک و پوشاک به نوکر و خدمتکار میدهند، وظیفه، مستمری: زاین ده که نجاتنامه دارم / نه جامگی و نه جامه دارم (نظامی۳: ۴۹۸)،
حل جدول
همگی، کلی
فرهنگ فارسی هوشیار
پول ماهانه ای که به خدمتکار دهند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.