معنی جانان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(اِمر.) معشوقه، محبوب.

فرهنگ عمید

دلبر زیبا و بسیار دوست‌داشتنی که عاشقش او را مانند جان خود دوست دارد، معشوق، محبوب: خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان / کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان (سعدی۲: ۵۳۳)،

حل جدول

یار محبوب و عزیز

معشوق

مترادف و متضاد زبان فارسی

جانانه، دلبر، دوست، محبوب، معشوق، یار

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) معشوق محبوب شاهد دلبر زیبا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر