معنی جانشینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~.) (حامص.) قائم مقامی.
جانشین کسی شدن، به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن،
نیابت
خلافت، قائممقامی، نیابت، ولایتعهدی، وکالت
جانشین دیگری شدن قائم مقامی خلافت، ولایت عهد.