معنی جاودانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(وِ نِ) (ص مر.) جاویدان.

فرهنگ عمید

پاینده، پایدار، همیشگی: اگر مرد رنجی ا گر مرد گنج / نه گنجت بُوَد جاودانه نه رنج (فردوسی: ۸/۳۹۶ حاشیه)،
(قید) تا همیشه: اگر غم را چو آتش دود بودی / جهان تاریک بودی جاودانه (شهید بلخی: شاعران بی‌دیوان: ۳۶)،

حل جدول

همیشه،ابدی،همیشگی،مستمر

مترادف و متضاد زبان فارسی

ابدی، پایا، جاویدان، مخلد، مستمر، همیشگی، دایماً، همواره،
(متضاد) موقت

فرهنگ فارسی هوشیار

همیشه، دائم، ابدی

فرهنگ پهلوی

پایدار، جاودان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر