معنی جاویدان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
[په.] (ص مر.) جاودان.
پاینده، پایدار، همیشگی،
(قید) تا همیشه،
(قید) از مدتها پیش. * جاوید،
مخلد
انوش
ابدی، ازلی، پایدار، جاودانه، جاودان، جاوید، دایم، دایمی، سرمد،
(متضاد) موقتی
(مصدر) (جاوید جاود خواهد جاوید بجاو جاونده جاویده) جویدن مضغ کردن.
خالد