معنی جبان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(جَ) [ع.] (ص.) ترسو.
ترسو،
ترسو
بزدل، ترسو، جبون، کمجرات، کمدل،
(متضاد) شجاع، شیردل
ترسو، بد دل
جَبان، بسیار ترسو- ترسان از هر اقدام (جمع:جُنَباء)،