معنی جبون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(جَ بُ) [ع.] (ص.) ترسو، بزدل.
حل جدول
ترسو
مترادف و متضاد زبان فارسی
بزدل، ترسو، جبان، کمجرات،
(متضاد) شیردل، شجاع
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.