جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی جداگانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

تنها، قطعه قطعه. [خوانش: (جُ نِ) (ص مر.)]

فرهنگ عمید

علی‌حده، تنها،
(قید) به‌طور انفرادی، تنهایی،

حل جدول

متفاوت

علی‌حده

علی حده

مترادف و متضاد زبان فارسی

جدا، جداجدا، سوا، علی‌حده

فرهنگ فارسی هوشیار

منفرد، مستقل، مجزا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
جداگانه: تنها، قطعه قطعه. [خوانش: (جُ نِ) (ص مر.)] جداگانه: علی‌حده، تنها، (قید) به‌طور انفرادی، تنهایی، جداگانه: متفاوت جداگانه: علی‌حده جداگانه: علی حده جداگانه: جدا، جداجدا، سوا، علی‌حده جداگانه: منفرد، مستقل، مجزا