معنی جدید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(جَ) [ع.] (ص.) تازه، نو.
[مقابلِ قدیم] تازه، نو،
هرچیز تازه،
(اسم) (ادبی) در عروض، یکی از بحور شعر بر وزن فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن، غریب،
نو، تازه، بدیع
مدرن
تازه، نو، نوین، نوباوه
اخیر، تازه، تازه، طری، موخر، نو، نوین،
(متضاد) قدیم
نو و تازه هر چیز
جَدِید، تازه، نو، بدون سابقه، شخص بزرگ، روی زمین، موت و مرگ،