معنی جذر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بن، ریشه، اصل، در ریاضی عددی که در نفس خود ضرب شود، اَصَم عددی که وقتی جذر آن را بگیریم، عددِ تقریبی بدست می آید نه کامل. [خوانش: (جَ) [ع.] (اِ.)]
یکی از مقسومعلیههای هر عدد که با ضرب آن در خودش، آن عدد بهدست میآید، برای مثال جذر سه، عدد نُه است،
* جذر اصم: (ریاضی) [قدیمی] عددی که جذر صحیح نداشته نباشد و کسری در آن باشد، مثل عدد دَه که اگر آن را مجذور فرض کنیم جذر آن عدد صحیح نیست و کسر دارد، و جذر آن تقریبی است نه تحقیقی،
* جذر مُنطِق (گویا): (ریاضی) عددی که آن را جذر سالم باشد، عددی که وقتی آن را در خودش ضرب کنند عدد سالم حاصل شود، مثل ۳ که وقتی در خودش ضرب شود ۹ حاصل میشود، یا عدد ۴ که مجذور آن عدد ۱۶ است،
شتر مادۀ چهارساله: چگونه جذری، جذری کجا ز پستانش / هنوز هیچ لبی بوی ناگرفته لبن (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۵)،
زر قلب و ناسره: کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت / به هر شبی و سپارد به ناقد وزّان (عنصری: ۳۴۳)،
علامت رادیکال
ریشه دوم یک کمیت
مکَند
بن، پایه، ریشه
بن آسال (اصل)، ریشه زبانزدی در دانش همار (حساب) (اسم) بن پایه ریشه، سیم جلب که بپادشاه دهند، عددی که در نفس خود ضرب شود (حاصل ضرب در مجذور گویند) مثلا عدد سه جذر عدد نه است و عدد چهار جذر شانزده و نه و شانزده مجذور سه و چهار. یا جذر اصم. جذر هر عددی که چون آنرا مجذور فرض کنند برای آن جذر سالم پیدا نشود چنانکه عدد ده که جذر تقریبی دارد نه حقیقی.
جَذْر، اصل، ریشه، بیخ، عدد ضرب شده در خودش را جذر و حاصل ضرب را مجذور می گویند مثلاً عدد سه «جذر» و عدد 9 «مجذور» است (جمع:جُذُوْر)،
جَذْر، (جَذَرَ، یَجْذُرُ) از ریشه کندن، قطع کردن،