جراح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(جَ رّ) [ع.] (ص فا.) پزشکی که به علاج بیماری هایی می پردازد که نیاز به شکافتن بدن باشد.
(جِ) [ع.] (اِ.) جِ جراحت، زخم ها.
فرهنگ عمید
پزشکی که بعضی بیماریها، آسیبها، و ناهنجاریها را با بریدن و شکافتن اعضای بدن معالجه میکند،
=جراحت
فرهنگ واژههای فارسی سره
کرنتگر، کارد پزشک
فرهنگ فارسی هوشیار
زخم و ضرب باشد، زخمها، جراحتها کسی که جراحات را معالجه می کند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.