معنی جرار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

انبوه، بیشمار، به سوی خود کشنده. [خوانش: (جَ رّ) [ع.] (ص.)]

فرهنگ عمید

[مجاز] بسیار، انبوه: لشکر جرار،
بسیارکِشنده، به‌سوی‌خودکِشنده،

حل جدول

بسیار کشنده

فرهنگ فارسی هوشیار

بسوی خود کشنده

فرهنگ فارسی آزاد

جَرّار، اَنبوه- کثیر،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر