معنی جس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(جَ) [ع.] (مص م.) مس کردن، برماسیدن.
فرهنگ عمید
دست مالیدن به چیزی، سودن،
حل جدول
دست مالیدن به چیزی
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
دست مالیدن بچیزی، بسودن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.