معنی جست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
=جَستن
جستوخیز: پرش، جهیدن و خیز برداشتن،
=جُستن
حل جدول
پرش
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرش، جهش، خیز
فرهنگ فارسی هوشیار
جهیدن، پریدن تفحص کردن، جستن تفحص کردن، جستن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.