معنی جم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جُ) (اِ.) حرکت، تکان کم.

(جَ) (اِ.) مخفف جمشید، پسر طهمورث، چهارمین پادشاه پیشداد ی.

فرهنگ عمید

در عروض، سقوط میم و تای مفاعلتن که فاعلن بماند و آن را اجم خوانند،

فراوان از هر چیز، کثیر،
* جمِ غفیر: [قدیمی] گروه بسیاری از مردم،

حل جدول

جام جمشید

جام معروف

جام معروف، جام جهان نما، جام جمشید

گویش مازندرانی

جنب و جوش – تکان

گردآوری، جمع

فرهنگ فارسی هوشیار

پادشاه بزرگ، منزه و پاکیزه نوعی از صدف نوعی از صدف

فرهنگ فارسی آزاد

جَمّ، قسمت اعظم و اکثر از هر چیز، بسیار، فراوان، گروه زیاد، جَمّ غَفِیْر: گروه بسیار، جمعیت کثیر،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری