معنی جماعت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

گروه، گروهی از مردم، اطرافیان، کسان، صنف. [خوانش: (جَ عَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

گروه،
گروهی از مردم،

حل جدول

گروه، انجمن، طایفه

ربو

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

توده، انبوه، گروه

مترادف و متضاد زبان فارسی

انجمن، باند، جمع، جمعیت، فرقه، گروه، معشر، طایفه، قبیله

فرهنگ فارسی هوشیار

گروه مردم، نماز جماعت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر