معنی جناح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

بال، هر یک از دو طرف لشکر. [خوانش: (جَ) [ع.] (اِ.)]

(جُ) [معر.] (اِ.) گناه، بزه.

فرهنگ عمید

(ورزش) هریک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی،
(نظامی) [قدیمی] هریک از دو طرف لشکر که در میدان جنگ در سمت راست و چپ قلب قرار می‌گرفت،
[قدیمی] بال،
* جناح‌ ایمن: جناح راست، میمنه،
* جناح‌ ایسر: جناح چپ، میسره،

حل جدول

فراکسیون

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بال، پژیر، گُناه

مترادف و متضاد زبان فارسی

بال، سمت، سو، طرف، شاخه، فراکسیون، گروه

فرهنگ فارسی هوشیار

بال، دست، بازو، جانب، کرانه، نفس چیزی گروهی از هر چیز گروهی از هر چیز

فرهنگ فارسی آزاد

جُناح، گُناه، میل بگناه،

جَناح، بال، بازو (جمع:اَجْنِحَه، اَجْنُح)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری