معنی جهبذ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

گهبد، دانشمند بزرگ، جمع جهابذه، واسطه و دلالی که مؤدیان مالیات، مالیات خود را توسط او به دیوان می پرداختند. [خوانش: (جِ بَ) [معر.] (ص. اِ.)]

فرهنگ عمید

کسی که نزد عمال خلیفه بر عهده می‌گرفت که خراج مقرر را از مردم وصول کند و به عمال خراج یا به دیوان تحویل بدهد و مردم مالیات خود را توسط او به دیوان می‌پرداختند،
دانشمند بزرگ،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت اسم) گهبد دانشمند بزرگ. جمع جهابذه، واسطه و دلالی که مودیان مالیات مالیات خود را توسط او بدیوان می پرداختتند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر