معنی جوجه کشی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~. کِ) (حامص.) عمل خواباندن بعضی مرغ خانگی، بوقلمون کبوتر و جزو آن ها روی تخم تا جوجه تولید شود.،ماشین ~ ماشینی که به وسیله حرارت معینی که به تخم بعض طیور می دهد، تولید جوجه کند.
تولید جوجۀ مرغ، بوقلمون، کبوتر، و مانند آنها از تخم نطفهدار بهوسیلۀ ماشینهای مخصوصی که همان حرارت بدن پرنده در موقع خوابیدن روی تخمها را فراهم میسازند،
عمل خواباندن بعضی مرغها مانند مرغ خانگی، بوقلمون، کبوتر، و جز آن بر روی تخم یا جوجه که تولید شود، ماشین جوجه کشی