معنی جود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بخشش، کرم، جوانمردی،
کرم، بخشش، عطا،
جوانمردی،
بخشش، جوانمردی
بخشش، سخا
بخشش، جوانمردی، سخا
سخا
بخشش، بذل، بلندنظری، سخاوت، سخا، کرم، جوانمردی، رادی،
(متضاد) خست
کرم، بخشش، سخا، جوانمردی، دهش
جَوْد، باران زیاد،
جُوْد، کرم- بخشش- سخاء،
جَوْد، (جادَ، یَجُوْدُ) بذل و بخشش کردن، در سخا و عَطا سبقت گرفتن، زیاد شدن،