معنی جوزن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(جَ یا جُ زَ) (ص فا. اِمر.) = جوزننده: طایفه ای در هند که دانه جو و گندم را به زعفران زرد کنند و افسونی بر آن خوانند و کسی را که خواهند مسخر خود سازند از آن دانه ها بر وی زنند، ساحر، افسونگر.
آفتی که به گندم و جو میزند و آنها را خشک و ضایع میکند، زردی،
چوب ضخیمی که برای کوبیدن دانههای غلات به کار میرفت،
(اسم، صفت) هریک از جادوگران، مرتاضان، و ساحران هندی که دانههای جو و گندم را با زعفران زرد میکردند و به آن افسون میخواندند و هر کسی را میخواستند مسخر سازند از آن دانهها بر او میزدند، دانهزن: ز هندوستان آمده جوزنی / به هر جو که زد سوخته خرمنی (نظامی۵: ۸۹۳)،
(اسم) مقیاس طول هندی معادل 8 یا 32000 ذراع.