معنی جوشن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(جُ شَ) [ع.] (اِ.) زره، لباس ویژه جنگ.
نوعی زره با حلقههای فلزی بههمچسبیده، دِرع،
(صفت) [قدیمی، مجاز] محافظ: دانش اندر دل چراغ روشن است / وز همه بد بر تن تو جوشن است (رودکی: ۵۳۳)،
زره
خفتان
وشینه
جبه، زره
سینه، دل شب بمعنی نصفه شب خفتان، سلاحی باشد غیرزره، تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن هم باشد خفتان، سلاحی باشد غیرزره، تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن هم باشد
جَوْشَن، زره- سینه- وسط شب (جمع:جَواشِن)،