معنی جولاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(ص.) بافنده، نساج، (اِ.) عنکبوت،

فرهنگ عمید

بافنده: چو گنج جان به کنج خانه آمد / به گردش می‌تنیدم همچو جولاه (مولوی۲: ۸۰۹)،

حل جدول

بافنده و نساج

مترادف و متضاد زبان فارسی

بافنده، نساج، تارتن، عنکبوت

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (صفت) بافنده نساج، (اسم) عنکبوت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر