معنی جون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جُ) [ع.] (ص.) سیاه.

(جَ وَ) (اِ.) چوبی که در زیر آن غلطک ها نصب کرده و بر گردن گاو می بستند و بر بالای غله ای که از کاه جدا نشده بود می گرداندند تا غله از کاه جدا شود.

فرهنگ عمید

خرمن‌کوب قدیمی که بر گردن گاو و امثال آن می‌بستند و بر روی غلۀ دروکرده می‌گرداندند تا ساقه‌ها تبدیل به کاه شده و دانه‌ها از خوشه جدا شود،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) چوبی که در زیر آن غلطکها نصب کنند و بر گردن بندند و بر بالای غله ای از کاه جدا نشده باشد بگردانند تا غله از کاه جدا شود. (صفت) سیاه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر