معنی جیحون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(جَ یا جِ) [ع.] (اِ.) رود، رودخانه.
حل جدول
از رودهای ازبکستان
فرهنگ واژههای فارسی سره
آمودریا
مترادف و متضاد زبان فارسی
جو، رود، رودخانه، نهر
فرهنگ فارسی هوشیار
نهر بلخ که به خوارزم منتهی شود
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.