معنی جیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
[ع.] (اِ.) آهک زنده.
و ویر کردن (رُ.کَ دَ) (مص ل.) داد و فریاد کردن.
(اِ.) پوست دباغی شده نرم که از آن لباس، کفش، کیف و غیره تهیه کنند.
(ص. ق.) زیر، نازک، (اِ.) جیغ. [خوانش: [طبر. گیل]]
نوعی چرم دباغیشدۀ نرم که در تهیۀ رویۀ کفش، کیف، پوشاک، و امثال آن به کار میرود،
گونه ای چرم، چرم پرزدار
گونه ای چرم
چرم پرزدار
گونه ای چرم، چرم پرز دار
کش، چابک، زیرک، تند و تیز، پایین
نوعی پوست دباغی شده نرم و بمعنی صدای زیر و نازک