معنی جیران در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(جِ) [ع.] (اِ.) جِ جار؛ همسایگان.
(جَ یا جِ) [تر.] (اِ.) آهو، غزال.
آهو،
جار4
آهوی آذری
غزال
آهو
مارال، آهو
آهو، غزال
ترکی آهو (تک: جار) همسایگان، نگهبانان (اسم) آهو غزال. (اسم) جمع جار همسایگان.
زهد ورزیدن