معنی حادثه جو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حادثه جو. [دِ ث َ / ث ِ] (نف مرکب) و حادثه جوی، آنکه از حوادث و پیش آمدها نفع جستن خواهد.
فرهنگ معین
(~.) [ع - فا.] (ص فا.) آن که همواره در پی حوادث و وقایع تازه است، آن که از مخاطرات نترسد.
فرهنگ عمید
آنکه دائم در پی وقایع و حوادث تازه است و از آنها باک ندارد،
حل جدول
ماجراجو
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.