حاقد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حاقد. [ق ِ] (ع ص) نعت فاعلی از حقد. کینه ورز. کینه ور. کین ور. بدخواه. بداندیش.
فرهنگ معین
(قِ) [ع.] (اِفا.) کینه جوی، بداندیش.
حل جدول
کینه جو
مترادف و متضاد زبان فارسی
کینهجو، کینهای، کینهتوز، بداندیش،
(متضاد) نیکاندیش
فرهنگ فارسی هوشیار
کینه ور، بدخواه، بد اندیش
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.