معنی حاقد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حاقد. [ق ِ] (ع ص) نعت فاعلی از حقد. کینه ورز. کینه ور. کین ور. بدخواه. بداندیش.
(قِ) [ع.] (اِفا.) کینه جوی، بداندیش.
کینه جو
کینهجو، کینهای، کینهتوز، بداندیش،
(متضاد) نیکاندیش
کینه ور، بدخواه، بد اندیش