معنی حایز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حایز. [ی ِ] (ع ص) حائز. نعت فاعلی از حیازت. گردآورنده. جامع.
- حایز شرائط، واجد شرایط. جامع شرایط لازم. و رجوع به حائز شود.
دربردارنده، دارا، گردآورنده، جامع. [خوانش: (یِ) [ع. حائز] (اِفا.)]
دربردارنده
در بر دارنده
حائز، دارا، دربردارنده، واجد، جامع،
(متضاد) فاقد
واجد شرایط