معنی حجاب شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حجاب شدن. [ح ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) مانع شدن:
زانکه پستا شد حجاب این ضعیف
از هزاران نعمت و خوان و رغیف.
مولوی.
معرفت قدیم را بعد حجاب کی شود؟
گرچه بشخص غایبی در نظری مقابلم.
سعدی (بدایع).
میان ما بجز این پیرهن نخواهد ماند
وگر حجاب شود تا به دامنش بدرم.
سعدی.

فرهنگ فارسی هوشیار

مانع شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر