معنی حسابگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~. گَ) [ع - فا.] (ص فا.) کسی که همه جوانب امور را دقت کند و بسنجد.
کسی که حساب همهچیز را نگه میدارد و نفع و ضرر هر کاری را میسنجد،
شمارنده
دوراندیش
دوراندیش
حسیب، کاسب، مقتصد، منطقی،
(متضاد) غیرمنطقی، حسابدان، شمارشگر، محاسب، زرنگ، سودجو،
(متضاد) ولخرج، محتاط، دوراندیش
شمارگر (صفت) کسی که همه جوانب امور را دقت کند و بسنجد: ((حسابگر ماهری است. ))
مهندس