معنی حسبی الله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

(جمله اسمی) مرا خدای کافی است: ((بدم نا امید و زبان مرا همه گفته جز حسبی الله نبود. )) (مسعود سعد) توضیح جمله مذکور ماخوذ است از آیه ((فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم. )) (بخشی از آیه 130 (سوره: 9 توبه) : ((قل حسبی الله علیه یتوکل المتوکلون. )) (بخشی از آیه: 39 زمر. ) یا حسبی الله وحده ابدا. خدای تنها مرا کافی است تا جاودان: ((حسب رزق ازخدای دارم و بس حسبی الله وحده ابدا. )) (خاقانی) یا حسبی الله و کفی. (عبادت) . مرای خدای بسنده و کافی است. یا حسبی الله و نعم الوکیل. نیکوکار دارکه اوست یا بس نیکوکار گذار که اوست یا بس نیکوکاردانی است او.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر