معنی حسن شاملو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حسن شاملو. [ح َ س َ ن ِ] (اِخ) ابن حسین خان. دیوانی در سه هزار بیت دارد و از طرف شاه عباس اول حاکم هرات شدو خوشنویس نیز بود. در 1052 هَ. ق. درگذشت. خطاطان وی را با حسن کرمانی ملقب به حسنین کرده اند. احوالش در تذکره ٔ نصرآبادی ص 20 و آتشکده ٔ آذر ص 12 و روز روشن ص 172 و تذکره ٔ غنی ص 43 و امتحان الفضلا ج 2 ص 40 صص 235- 250 و ذریعه ج 9 ص 243 و ریاض العارفین ص 68 و نمونه ٔ خطوط خوش شاهنشاهی و قاموس الاعلام ترکی آمده است.
حل جدول
از خوشنویسان قرن یازدهم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.