معنی حسن نوبختی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حسن نوبختی. [ح َ س َ ن ِ ن َ / نُو ب َ] (اِخ) ابن حسین مکنی به ابومحمدخواهرزاده ٔ سهل بن اسماعیل نوبختی و شیعی بود و در 402 هَ. ق. درگذشت. وی «کون و فساد» ارسطو را مختصر کرده است، و نام شش کتاب دیگر او در هدیه العارفین ج 1 ص 274 یاد شده است. و رجوع به خاندان نوبختی شود.

حسن نوبختی. [ح َ س َ ن ِ ن َ / نُو ب َ] (اِخ) ابن موسی مکنی به ابومحمد بغدادی شیعی متکلم. پس از سال 300 هَ. ق. زنده بوده است. اوراست: «الاعتبار و التمییز و الانصار» و «التوحید کوچک » و «التوحید بزرگ » و «الرد علی ابی علی الجبائی » و «الرد علی ابی الهذیل العلاف » و «الرد علی اصحاب التناسخ » و «الرد علی اصحاب المنزله بین المنزلتین » و «الرد علی اهل المنطق » و «الرد علی ثابت بن قره» و «الردعلی الغلاه» و «الرد علی فرق الشیعه ماعدا الامامیه» و «الرد علی المنجمین » و «الرد علی القول برؤیه الباری » و «الرد علی المجسمه» و «الرد علی الواقفه» و «الاراء و الدیانات » و «الارزاق و الاجال و الاسعار» و «الاستطاعه» و «الانسان » و «الانواء» و «التنزیه و ذکر مشابه القرآن » و «المرایا وجههالرؤیه» و «النکت علی بن الراوندی ». (هدیه العارفین ج 1 ص 268) (خاندان نوبختی) (ذریعه ج 1 ص 34 و 507 و ج 2 ص 27 و 389 و ج 4 ص 489).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر