معنی حقه ‌باز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حقه باز. [ح ُق ْ ق َ / ق ِ] (نف مرکب) تردست و مشعبدی که چیزها زیر حقه ها نهد و چون برگیرد نهاده ها برجای نبود و ناپدید شده باشد یا چیزی در حقه نهد و چیز دیگر بیرون کند. || توسعاً، مشعبد. شعبده باز. تردست. نیرنگ ساز. نیرنجی. فسوسی. فسوس گر. لوطی. جنقولک باز. پهلوان کچل. چشم بند. || مجازاً، فریبنده. مکار. حیله گر. قلاش. چاخان. چاپچی. سه خال باز. جام باز. بامبول. بامبول باز. محیل:
صوفی نهاد دام و در حقه باز کرد
پیوند مکر با فلک حقه باز کرد.
حافظ.

فرهنگ معین

شعبده باز، مکار، فریب دهنده. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص فا.)]

فرهنگ عمید

[عامیانه] حیله‌گر، فریب‌دهنده،
[قدیمی] = شعبده‌باز

حل جدول

پشت هم انداز

فیلمی از فدریکوفلینی

جلب

شارلاتان

فرهنگ فارسی هوشیار

تر دست، لوطی، شعبده باز، مکار، حیله گر، بامبول باز

پیشنهادات کاربران

شیاد

مشعبد

کلاش، حیله گر

کلاه بردار-الپر

مکر اندیش

کلاش

سیاه بند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر