حقیر کردن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
حقیر کردن. [ح َک َ دَ] (مص مرکب) امهان. تحقیر. سفع. خوار کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.