معنی حقیقت جو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حقیقت جو. [ح َ قی ق َ] (نف مرکب) حقیقت جوی. جویای حقیقت. طالب حقیقت.
فرهنگ عمید
کسی که در پی کشف حقیقت است، جویای حقیقت،
فرهنگ فارسی هوشیار
در پی حقیقت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.